یسنا یسنا ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

عسلی مامان و دخترچی بابا

روز مادر

1390/4/6 12:17
نویسنده : مامان مونا
509 بازدید
اشتراک گذاری

آن روز، کودک بودم.

امروز!

بر روان پاکت درود می فرستم، ای مهربان ترین. ای خورشید زرگون دنیای من. ای پناه خستگی ها. ای ملایم ترین نوازش نسیم، ای زیبا ترین ترانه ی انسانیت، ای بزرگترین ارزش زندگی.

ای مادر!

چه بگویم که بتوانم برایت اشک بریزم؟ چگونه بنوازم برایت، ای زیباترین نوازنده ی دهر؟ چه برایت بنویسم، که مرا به آغوشت راه دهی؟

چگونه تو را سپاس گویم؟ چگونه دستانت را ببوسم که دریابی زندگی من در بوسیدن دستانت خلاصه می شود؟

چه می ماند از منی که بی تو زنده باشم؟

برای بزرگترین انسان ها، تو محکم ترین تکیه گاه هستی. برای بزرگترین غم ها، تو مهربان ترین پناه هستی؛ و برای سخت ترین دشواری ها، تو آرام ترین قلب هستی.

سروش زندگی در گوشم نغمه ای پرطنین می نوازد؛ می گویدم که، هان، برخیز و دلی را شاد کن. برخیز و فریاد بزن که بی او پشیزی نیستی. برخیز و او را بگوی، که تنها وجودی است که ناب ترین لحظه ها را برایت رغم زده است.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)